فطرس
فاطمه یعنی کمال مادری
فاطمه یعنی کمال مادری
حضرت فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) به عنوان یکی از برجستهترین و مهمترین شخصیتهای تاریخ اسلام، همواره مورد توجه مسلمانان قرار داشته است. با توجه به شخصیت و جایگاه این بانوی بزرگوار، شناخت هر چه بیشتر حضرت میتواند ما را در رسیدن به مسیر ایشان یاری نماید. نگارنده میکوشد با مراجعه به منابع اسلامی گوشههایی از فضایل حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) را ارائه دهد.
نامی پرمعنا:
از ویژگیهای حضرت فاطمه(سلاماللهعلیها) نام مبارک ایشان است که با درنگ در معنا و همینطور وجه تسمیه این اسم، میتوان به بخشی از فضائل این بانوی بزرگوار دست یافت. آنطور که از احادیث برمیآید نامگذاری فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) توسط خدای عالم انجام گرفته است.
از سوی دیگر «فاطمه» از ماده «فطم» (بر وزن حَتَم) به معنای بازگرفتن کودک از شیر مادر است، سپس به هر گونه بریدن و جدایی از عادت اطلاق شده است.[1] با توجه به این معنای لغوی در حدیثی از پیغمبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) آمده است که فرمود: «او را فاطمه نام نهادم، زیرا خداوند او و دوستانش را از آتش دوزخ باز داشته است».[2]
از محتوای این حدیث شریف میتوان فهمید محبت حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) کلید نجات از آتش دوزخ است و مفهومش این است که خدا وعده داده است کسانیکه او را دوست دارند و در خط و مشی او قدم بردارند، را از دوزخ مصون میدارد.[3] و این هم فضیلتی است که خداوند تبارک و تعالی به این بانوی بزرگوار عنایت فرمودهاند.
برترین بانوی جهان:
در روایتی از نبی اکرم اسلام(صلیاللهعلیهوآله) نقل شده است که فرمودند: «علی وصی و خلیفه من است و فاطمه همسر او سرور زنان عالم… ».[4]
رسول گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) در وصف امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام) هم میفرمایند: «… مادرشان برترین زنان زمین است».[5] همچنین در زیارتهایی که برای حضرت فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) از معصومین نقل شده است همواره ایشان را «سیدة النساء العالمین» و یا «سیدة النساء اهل الجنه» خطاب میکنیم.[6]
زهد و ایثار:
از محمد بن قیس روایت شده است: «هرگاه پیامبر خدا(صلیاللَّهعلیهوآله) از سفری بر میگشت، اولین کسی را که میدید، فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) بود. حضرت، نزد فاطمه(سلاماللهعلیها) میرفت و مدت طولانی نزد او میماند، یک وقت که پیغمبر اكرم(صلیاللَّهعلیهوآله) به سفری رفته بود، فاطمه اطهر دو خلخال نقره و یک گردنبند و پردهای خرید، برای موقعی که پدر و شوهرش از سفر باز میگردند.
هنگامیکه پیامبر اکرم(صلیاللَّهعلیهوآله) از مسافرت بازگشت نزد فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) رفت، اصحاب همچنان بر در خانه فاطمه(سلاماللهعلیها) ایستاده بودند، این بار حضرت، زمان زیادی را کنار دختر خود نماند و بیرون آمد در حالیکه آثار ناراحتی از صورت مبارکش پیدا بود؛ حضرت به مسجد آمد و نزدیک منبر نشست.
فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) فهمید که ناراحتی پدر به خاطر خلخال و پرده بوده است.
فاطمه(سلاماللهعلیها) آن موارد را به نزد پدر فرستاد و به آن شخصی که آنها را برد فرمود: «سلام منرا به پدرم برسان و بگو: اینها را در راه خدا مصرف کن، موقعی که آن شخص آمد و پیام را به رسول خدا(صلیاللَّهعلیهوآله) رساند، حضرت سه مرتبه فرمود: «فداها ابوها» یعنی پدرش به فدایش باد، دنیا برای محمد و آل محمد(صلیاللَّهعلیهماجمعین) ارزشی ندارد، اگر دنیا نزد خدا به قدر یک بال پشهای ارزشی میداشت، یک لیوان از آب آن را به کافر نمیداد، پس از این جریان برخاست و نزد فاطمه(سلاماللهعلیها) رفت».[7]
مقام قرب در پیشگاه الهی:
از پیغمبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نقلشده است که فرمودند: «فاطمه فضل من در دنیا و آخرت است، فاطمه پاره تن من است».[8]
و در روایت دیگر میخوانیم که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «فاطمه پاره تن من است، هر کس او را آزار دهد منرا آزرده و هر کس او را خشمگین کند و منرا خشمگین کرده و هر کس او را شاد کند، منرا شاد کرده است».[9]
«بَضعه» در لغت به معنای تکه گوشت است و معمولاً جمله «فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی» را به معنای فاطمه پاره تن من است، تفسیر و ترجمه میکنند، درحالیکه در این جمله سخنی از تن در میان نیست، بلکه مفهوم این حدیث فراتر از معنای لغوی آن است و باید آن را اینگونه معنا کرد که فاطمه(سلاماللهعلیها) پارهای از وجود و هستی پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) هم از نظر جسمی و هم روحی است.
بدیهی است اگر بخواهیم این رابطه را در علاقه پدر و فرزندی محدود کنیم خطا کردهایم، زیرا پیغمبر(صلیاللهعلیهوآله) در روایتی میفرماید: «… هر کس منرا بیازارد، خداوند را آزرده است».[10] زیرا حضرت به عنوان «رسولالله» چیزی را اراده نمیکند، جز آنچه خدا اراده کند، و هماهنگی خشنودی و رضای فاطمه(سلاماللهعلیها) با خشنودی و رضای خدا و پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) دلیلی جز یکی بودن اراده او با اراده و خواست خدا ندارد.[11]
نخستین کسی که وارد بهشت میشود:
رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: «نخستین کسی که وارد بهشت میشود، فاطمه است».[12] و بدیهی است که اعطای این ویژگی از سوی خداوند عالم به حضرت فاطمه(سلاماللهعلیها) نشانه رضایت خداوند از ایشان است و شایسته است ما در راه رسیدن به خداوند و کسب رضایت الهی از وجود چنین گوهر دردانهای بهرهمند شویم.
————————————————–
پینوشت:
[1]. کتاب العین، خلیل بن احمد فراهیدی، نشر هجرت، چاپ دوم، ج7،ص442.
[2]. «إِنَّمَا سُمِّيَتْ ابْنَتِي فَاطِمَةَ لِأَنَّ اللَّهَ (عَزَّ وَ جَلَّ) فَطَمَهَا وَ فَطَمَ مَنْ أَحَبَّهَا مِنَ النَّارِ.»، امالي، شیخ طوسی، تصحیح، موسسه البعثه، انتشارات، دار الثقافة، چاپ اول، قم، 1414 ق، ص294.
[3]. باید دانست که فهم صحیح محبت به پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) و اهل بیت(علیهمالسلام) تنها با مراجعه به روایات حضرات معصومین به دست میآید. امام باقر(علیهالسلام) خطاب به جابر میفرمایند:«… مَنْ كَانَ لِلَّهِ مُطِيعاً فَهُوَ لَنَا وَلِيٌّ وَ مَنْ كَانَ لِلَّهِ عَاصِياً فَهُوَ لَنَا عَدُوٌّ وَ مَا تُنَالُ وَلَايَتُنَا إِلَّا بِالْعَمَلِ وَ الْوَرَعِ.» هر کس مطیع پروردگار باشد دوست ما میباشد و هر کس که نافرمانی و عصیان کن دشمن ما میباشد و ولایت و دوستی ما حاصل نمیشود مگر با عمل صالح و پرهیزکاری. الکافی، كلينى، محمد بن يعقوب، تصحیح، علی اکبرغفارى و محمد آخوندى، دار الكتب الإسلامية، سال چاپ چهارم، تهران، 1407 ق، ج2،ص75.
[4]. «إِنَّ عَلِيّاً وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي وَ زَوْجَتَهُ فَاطِمَةَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ ابْنَتِي وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّة»، من لایحضره الفقیه، محمدبن علی ابن بابویه، شیخ صدوق، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم،1413 ق، ج 4، ص179.
[5]. «الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ خَيْرُ أَهْلِ الْأَرْضِ بَعْدِي وَ بَعْدَ أَبِيهِمَا وَ أُمُّهُمَا أَفْضَلُ نِسَاءِ أَهْلِ الْأَرْضِ.» شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، تحقیق مهدی لاجوردی، نشر جهان، چاپ اول تهران 1378ش، ج2، ص62.
[6]. کامل الزیارات، ابن قولویه، دار المرتضویه، نجف، 1356ش،ٌ 176،229،231،310.
[7]. زندگانى حضرت زهرا عليها السلام( ترجمه جلد 43 بحار الأنوار)، محمد جواد نجفی، ناشر، اسلاميه، چاپ اول، تهران 1377 ش، ص22-21.
[8]. «قال النبيّ صلّى اللّه عليه و آله: فاطمة فضلى في الدنيا و الآخرة فاطمة بضعة مني.»، تفسير فرات كوفي، فرات بن ابراهیم کوفی، تصحیح، محمد كاظم، ناشر، مؤسسة الطبع و النشر في وزارة الإرشاد الإسلامي، چاپ اول، تهران، 1410 ق، ص20.
[9]. «إِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّي، مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي، وَ مَنْ غَاظَهَا فَقَدْ غَاظَنِي وَ مَنْ سَرَّهَا فَقَدْ سَرَّنِي»، إعتقادات الإماميه، شیخ صدوق ،ناشر: كنگره شيخ مفيد، چاپ دوم، قم 1414 ق،ص105.
[10]. «… وَ مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّه»، تفسیر قمی، على بن ابراهيم قمی، تصحیح، طیب موسوى جزائرى، ناشر: دار الكتاب، سال چاپ سوم، قم 1404 ق، ج2، ص196.
[11]. زهرا(ع) برترین بانوی جهان، آیت الله مکارم شیرازی، انتشارات سرو، ص35، با اندکی تصرف.
[12]. « أَوَّلُ شَخْصٍ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ فَاطِمَه»، مناقب آل أبي طالب عليهمالسلام، ابن شهر آشوب مازندرانى، ناشر: علامه، سال چاپ اول، قم، 1379 ق، ج3، ص329.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط زهرا صبحی در 1397/03/06 ساعت 03:37:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |